قبولي در دانشگاه و ادامه تحصيل در يك محيط دانشگاهي يكي از اهداف مهم هر دانش آموزي مي باشد. با قبولي در دانشگاه افق جديدي بروي دانشجوي تازه وارد گشوده مي شود.
رشته تحصيلي،جو دانشگاه، همكلاسيها، هم خوابگاهي ها همه وهمه نقش موثري در شكل گيري بنيان فكري وشخصيت وي ايفا مي كنند.
آنچه كه يك دانشجو در آغاز بايد نصب العين خود قراردهد اين است كه بپذيرد در اين محيط دانشگاهي كه گاه از آن تحت عنوان شهر هفتاد و دو ملت نام مي برند، افرادي به دورهم گرد آمده اند كه از فرهنگ هاي مختلف و با ديدگاههاي مذهبي و ديني متفاوت مي باشند و افكار و رفتارهاي خاص به خود را دارند، سعي كند از اين فرصت به وجود آمده به مصداق آيه ي شريفه عمل كند كه((فبشرعباد الذين يستمعون القول)) پس در آغاز بي آنكه خود را درمقابل افكار و سخناني كه گاه پر زرق و برق و دلفريب و گاه دلنشين هستند،ببازد، به خوبي به سخنان كساني كه افكار و انديشه هاي خود رابيان مي كنند،گوش فرا دهيم. و آنگاه ((فيتبعون احسنه))بهترين سخن رابرگزينيم.
اما قبول اين اصل، اين پرسش را به ذهن متبادر مي سازدكه با كدام ابزار ومهارتي احسن القول را برگزينيم؟ شناخت بهترين انديشه و ديدگاه در مورد مسايل مختلف فرهنگي،اعتقادي، اجتماعي ازچه راهي ميسراست؟
بهترين راه به زعم نگارنده نهفته در همان معناي ((سمع))است چراكه سمع تنها شنيدن ساده نيست بلكه همراه با شنيدن تامل و تفكر دقيق را مي طلبد.
اگر دانشجويي كه در محيط دانشگاهي درباره آنچه كه در مورد مسايل مختلف مي شنود و مي بيند بخواهد موضع گيري كند و به جانب يكي از اين جهت گيري ها سوق يابد، بايستي((هنر استماع اقوال))متعدد و متكثر را در خود بپروراند.
پيروي بدون تامل و مشورت از فكر و انديشه اي به صرف اينكه فلان استاد برجسته نيز رو به آن جهت حركت مي كند و يا جمعي از دانشجويان با آن همسو هستند نبايد ملاك راهروي درآن ميسر باشد، چراكه دانشجويي يعني توليد انديشه و فكري تازه، نه تقليد بي چون و چرا از افكار ديگران وتكرار مكررات.
فرجام كلام آنكه: هر دانشجويي مي تواند مخاطب ((اولواالالباب))گردد بدان شرط كه خود را به دوگوهر خوب گوش دادن و انتخاب احسن كردن،آراسته سازد.
باشد كه مورد هدايت الهي قرار گيريم.
نظرات
خضری
18 مهر 1391 - 12:05بسیار عالی بود خلاصه و کامل ممنون
سیده تهمینه میرفضلی
02 بهمن 1391 - 03:55سلام من یه دانشجوی سال اول هستم بایدبگم درتاییدحرف شماوبرای تاکیدبراین خطربزرگ دارم مینویسم. دانشجویانی رودیدم که خودمعترف به این مسئله هستندومیگن شماهم عوض میشید. امابایداین نکته روبگم اگه من نوعی انسان خودساخته ای باشم وبه قران وکلام حق اجازه رسوخ تووجودم روبدم.دیگرجایی برای پذیرش لغونیست. من توخوابگاه نمازمیخونم.اون هم بخاطرمذهبم که تسنن هستم کمی هم موردنظرهستم .بارهاوبارهابابعضی حرفهاونگاههاروبرومیشم اماناراحت کننده نیست ناراحت کننده این است که افرادی هستندکه به قران اعتقادندارندبه دین اعتقادندارند. جای تاسف دارد درموردتغییرمن شاهدش هستم یکی ازهم خوابگاهی هایم دچاراین مقوله خودکم بینی وتغییرمنفی داره میشه که البته کم نیستندومن سعی میکنم کمکش کنم امیدوارم خداکمکم کنه که تاثیرگذارباشم تاتاثیرپذیر. ارزوی ترویج دین هدایت وانسانیت.عدالت واندیشه کاری که بایدبشه حرف نیست بلکه عمل هستش وقتی شخص درعمل تومتامل شداون وقت بابیان گوشه ای ازنورکلام حق دل نیمه حاصل خیزش روبایدبه سمت کاشت وآبیاری ببری. اینجاست که بایدبه فکراین بودکه بقول مادرترزابه فکرتغییردین افرادنباشیم کمک کنیم مسلمان هندویامسلمان بهتری باشندبرای دین یامذهب خاصی تلاش نکنیم سعی کنیم ازنورحق کلام همیشه برحق خدابگیم.